کد مطلب:369976 جمعه 20 اسفند 1395 آمار بازدید:433

51 - در یاد عظمت الهی بودن - در فکر قدرت پروردگار بودن -مال اندیشی به زیان دشمن باری تعالی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم اجعل ما یلقی الشیطان فی روعی من التمنی و التظنی و الحسد ذكرا لعظمتك و تفكرا فی قدرتك و تدبیرا علی عدوك .

معنای روع 

بار الها! آنچه از تمنیات و بدگمانی و حسد كه شیطان در قلب من القا می كند تو با عنایت خود دگرگون نما و یاد عظمتت را، تفكر در قدرتت را، و مال اندیشی به زیان دشمنت را جایگزین آنها قرار ده .

به خواست خداوند بزرگ این قطعه از دعای شریف مكارم الاخلاق موضوع بحث و سخنرانی امروز است .

الروع بالضم فالسكون العقل و القلب ؛ روع به ضم حرف اول و سكون حرف دوم به معنای عقل و قلب است .

عن النبی صلی الله علیه و آله قال : ان الروح الامین نفث فی روعی انه لا تموت نفس حتی تستكمل رزقها. (429)

رسول اكرم (ص ) فرمود: روح الامین در قلب من دمید و در ضمیرم القا نمود كه تا كسی از رزق خود به طور كامل برخوردار نگردد نمی میرد.

تلقین پذیری انسان 

خداوند انسان را به گونه ای آفریده كه تلقین پذیر است و القائات خوب یا بدی كه در ضمیرش نفوذ می كند می تواند در كوتاه مدت یا دراز مدت در وی اثر بگذارد و آگاهانه یا ناآگاه او را به همان مسیر سوق دهد. تلقین پذیری از جمله عطایای الهی است كه به مشیت حكیمانه او در ضمیر بشر مستقر گردیده است . این عطیه گرانقدر از سرمایه های تعالی و تكامل انسانهاست به شرط آنكه در مسیر صحیح قرار گیرد و مطالبی عاقلانه و عالمانه در آن راه یابد.

عن علی علیه السلام قال : حق علی العاقل ان یضیف علی راءیه راءی العقلاء و یضم الی علمه علوم العلماء (430)

علی (ع ) فرموده : شایسته است كه انسان عاقل راءی عقلا را ضمیمه راءی خود نماید و علم علما را بر علم خویش بیفزاید.

پرهیز از رفاقت با افراد ناصالح 

اولیای گرامی اسلام برای آنكه پیروان خود را از خطر القائات باطل تا جایی كه ممكن است مصون و محفوظ دارند، در پاره ای از معاشرتهای اجتماعی كه می تواند زمینه ساز تلقینهای نادرست گردد تعالیمی را به آنان آموخته و اكیدا رعایت آنها را توصیه نموده اند و در اینجا دو مورد به اختصار ذكر می شود، از جمله مواردی كه می تواند منشاء تلقینهای بد شود و اخلاق و اعمال آدمی را به فساد بكشاند، رفاقت با افراد ناصالح و گناهكار است . روایات در این باره زیاد رسیده ، از آن جمله این حدیث شریف است :

عن علی علیه السلام قال : لا تصحب الشریر فان طبعك یسرق من طبعه شرا و انت لا تعلم . (431)

علی (ع ) فرموده : از مصاحبت و رفاقت با كسی كه به شر و فساد آلوده است بپرهیز كه طبیعت تو، به گونه ای ناآگاه بدی و ناپاكی را از طبع منحرف او می دزدد و تو از آن بی خبری .

مشورتهای زیانبار 

یكی دیگر از مواردی كه می تواند منشاء تلقینهای باطل شود، مشورت و تبادل فكر با افرادی است كه فاقد صلاحیت اند. در این باره نیز روایات زیادی آمده كه در اینجا به ذكر یك حدیث اكتفا می شود.

عن النبی صلی الله علیه و آله قال : یا علی ! لا تشاور جبانا فانه یضیق علیك المخرج و لا تشاور البخیل فانه یقصر بك عن غایتك و لا تشاور حریصا فانه یزین لك شرها. (432)

رسول اكرم (ص ) به علی (ع ) فرمود: با ترسو مشورت مكن كه او راه رهایی از مشكل را بر تو تنگ می كند. با بخیل مشورت مكن كه او با تلقین قصور مانع كمال نهاییت می گردد. با حریص مشورت مكن كه او برای آنكه خلق ناپسند حرص را در تو القا نماید آن را در نظرت زیبا جلوه می دهد.

القائات شیطانی و رحمانی 

امام سجاد (ع ) در آغاز دعای موضوع سخنرانی امروز، از القای شیطان نام برده است . با توجه به اینكه قلب بشر می تواند كانون تلقینهای خوب یا بد باشد، بموقع است كه در این بحث از كلام امام استفاده شود، تلقینهای بد را القای شیطانی بخوانیم و تلقینهای خوب را القای رحمانی ، هر تلقینی كه مرضی ذات اقدس الهی و مایه تعالی و تكامل انسان باشد، القای رحمانی است و هر تلقینی كه مرضی خداوند نباشد و زمینه انحطاط و سقوط آدمی را فراهم آورد، القای شیطانی است در كلام امام (ع ) سه القای شیطانی ذكر شده است و سه القای رحمانی : اول القای شیطانی ، تمنیات دروغ و غیر واقعی است ، دوم اعمال بدگمانی و سوء ظن به مردم است ، سوم حسادت و رشك بردن به این و آن . اول القای رحمانی یاد عظمت و بزرگی حضرت باری تعالی است ، دوم تفكر در قدرت لایزال آفریدگار جهان است ، و سوم تدبیر و نقشه برانداختن دشمنان خداوند است ، و به فضل باری تعالی در این سخنرانی راجع به هر یك از آنها به اختصار توضیح داده می شود.

معنای تمنی 

التمنی تشهی وصول لامر مرغوب فیه و حدیث النفس یكون و بما لا یكون . (433)

تمنی عبارت از نیل به تحقق یافتن چیزی است كه مورد علاقه و رغبت است و همچنین چیزهایی كه با خود می اندیشیم و در صفحه خاطر ترسیم می كنیم ، خواه شدنی باشد یا ناشدنی .

آرزوی صحیح و رحمت باری تعالی 

آرزو از جمله عطایای پر ارزش باری تعالی است كه به انسانها ارزانی داشته و آنان را از این نعمت بزرگ برخوردار فرموده است . آرزو مایه عمران و آبادی دنیا و منشاء تحرك و فعالیت است ، آرزوی نیل به كمال ، محصلین را به حوزه های علمی و دانشگاهها می كشاند، آرزوی منفعت و سودیابی كه بازرگانان را به تجارت و كشاورزان را به زراعت وادار می كند.

عن النبی صلی الله علیه و آله قال : الامل رحمة لامتی ولو لا الامل ما رزقت والدة ولدها و لا غرس غارس شجرا (434)

رسول اكرم (ص ) فرموده : آرزو برای ملت من رحمت است و اگر آرزو نمی بود هیچ مادری فرزند خود را شیر نمی داد و هیچ باغداری درختی را غرس نمی نمود.

آرزویی را كه پیشوای بزرگ اسلام برای امت خود رحمت خوانده ، آرزوهای صحیح و عاقلانه است ، آرزوهایی است كه رنگ واقع بینی دارد و منشاء سعادت مادی و معنوی انسانهاست ،

تمنیات موهوم 

ولی تمنیات باطل و آمال موهوم كه مایه تضییع عمر و سد راه تعالی و تكامل است نه تنها رحمت خداوند نیست بلكه به فرموده امام سجاد (ع ) از القائات شیطانی است . بدبختانه بعضی از افراد نوجوان و جوان و میانسال گرفتار این تمنیات دروغ و ناشدنی هستند و عمر عزیز را در آن موهومات می گذرانند، گاهی جوان محصل ، كتاب درس را كه باید مطالعه كند كنار گذارده و تمنای عالی ترین مقامها را در سر می پرورد، خود را بر كرسی وكالت ، در مقام وزارت ، و حتی ریاست جمهور مستقر ساخته و مشغول امر و نهی است ، گاهی با چشم و ابرو به اطرافیان دستور می دهد و گاهی با حركت سر و دست برای عموم ، فرمان صادر می كند، او نه از پی علم و صنعت می رود، نه از پی كسب و تجارت و نه راه دامداری و كشاورزی قدم بر می دارد، خود را به تمنیات واهی دلخوش نموده ، عمر عزیزش بسرعت تباه می شود و ناچار باید زندگی را به بدبختی و سیه روزی بگذراند .بعضی از افرادند كه امور دینی و شئون معنوی گرفتار تمنیات دروغ و اندیشه های واهی هستند و خویشتن را در مقامی بلندپایه و رفیع می پندارند. قرآن شریف ضمن بعضی از آیات آنان را معرفی فرموده است :

آرزوی دروغ یهود و نصاری 

و قالوا لن یدخل الجنة الا من كان هودا او نصاری تلك امانیهم قل هاتوا برهانكم ان كنتم صادقین . (435)

یهودی ها گفتند: داخل بهشت نمی شود مگر كسی كه یهودی باشد، نصاری گفتند: داخل بهشت نمی شود مگر كسی كه نصرانی باشد این تمنای باطل و آرزوی دروغ آنان است . پیمبر گرامی ! به اینان بگو: اگر راست می گویید برای ادعای خود اقامه برهان نمایید.

پندارهای باطل 

قال امیرالمؤ منین علیه السلام و قد قال غیرهم . قالت الدهریة : الاشیاء لابدءها لها و هی دائمة ، من خالفنا فی هذا فهو ضال مخطی مضل . و قالت الثنویة : النور و الظلمة هما المدبران ، من خالفنا فی هذا فقد ضل . و قال مشركوا العرب : ان اوثاننا الهة ، من خالفنا فی هذا ضل . فقال الله تعالی : تلك امانیهم التی یتمنونها، قل لهم : هاتوا برهانكم ان كنتم صادقین . (436)

علی (ع ) فرموده : نه تنها یهود و نصاری چنین تمنایی در دل داشتند بلكه دگران نیز در این اندیشه اند. دهریون می گویند: عالم : قدیم است و اول نداشته و هر كس در این سخن مخالف ما باشد گمراه و خطاكار است . ثنویون می گویند: مدبر عالم ، نور و ظلمت است و هر كه مخالف گفته ما باشد گمراه است . مشركین عرب می گویند: بتهای ما معبودهای واقعی ما هستند و هر كس جز این بگوید، گمراه است . خداوند فرمود: این تمنیات درونی خود آنهاست ، پیمبر! به آنان بگو: اگر راست می گویید اقامه دلیل نمایید.

دانهای شیطانی 

این تمنیات غیر واقعی و آمال موهوم ، بزرگترین وسیله گمراه سازی شیطان برای به دام افكندن اشخاص ناآگاه است .

عن علی علیه السلام قال : الامل سلطان الشیاطین علی قلوب الغافلین . (437)

علی (ع ) فرموده است تمنای غیر واقعی و آرزوی باطل ، سلطان شیطانها بر قلوب افراد غافل است .

برای آنكه اشخاص بتوانند خویشتن را از دام تمنیات نفسانی القائات برهانند باید عظمت و بزرگی خداوند را به یاد آورند و به پناه القائات رحمانی بروند و این مدلول كلام امام سجاد (ع ) در دعای موضوع سخنرانی امروز است . به منظور توضیح مطلب می توانیم اولین القای رحمانی را كه ذكر عظمت حضرت باری تعالی است جوابگوی اولین القای شیطانی قرار دهیم ، در این صورت كلام امام (ع ) چنین خواهد شد:

پناه بردن به عظمت حق 

اللهم اجعل ما یلقی الشیطان فی روعی من التمنی ذكرا لعظمتك ؛ ؛بارالها! آنچه را كه شیطان از تمنیات در ضمیر باطن من القا می نماید تو با لطف خود آن را به ذكر عظمت و یاد بزرگی خودت متحول فرما.

در منابع دینی گاهی ذكر خداوند آمده است و گاهی ذكر عظمت او، و در مورد ذكر خداوند گاهی ذكر زبان عبادت است و گوینده ذكر از اجر باری تعالی برخوردار می گردد، اما ذكر گرانقدر و پرارزش ، ذكر دل است ، چه آنكه دل مجری احكام الهی است و انسانی كه همواره در یاد خداوند است ، اوامر او را اجرا می كند و از منهیاتش اجتناب می نماید.

یاد خدا در دل 

عن ابیعبدالله علیه السلام قال : من اشد ما فرض الله خلقه ذكر الله كثیرا ثم قال لا اعنی سبحان لله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر و ان كان منه لكن ذكر الله عند ما احل و حرم فان كان طاعة عمل بها و ان كان معصیة تركها. (438)

امام صادق (ع ) فرمود: از سخت ترین واجبات خداوند به عهده مردم این است كه بسیار در یاد خدا باشند، سپس فرمود: مراد از ذكر خداسبحان الله و الحمد الله و... نیست . اگر چه سبحان الله و... از اذكار است ، مقصودم ذكر خداوند در موارد حلال و حرام الهی است ، اگر طاعت است عمل كند و اگر معصیت است اجتناب نماید.

نمونه هایی از تمنیات شیطانی 

به شرحی كه توضیح داده شد، القائات شیطانی در زمینه تمنیات اگر مربوط به امور دنیوی باشد اغلب آرزوهای ناشدنی است ، فكر می كند كه عالی ترین مقام مملكت را به دست آورده ، به رفیعترین كرسی قدرت تكیه زده ، امر و نهیش در سراسر كشور نافذ است و مردم بی چون و چرا دستوراتش را اطاعت می نمایند. گاهی تمنای موهومش گردآوری ثروت بی حد و اموال منقول و غیر منقول است ، با خود می اندیشد ثروتی بی حساب جمع كرده ، عمارتهایی بسیار مجلل بنا نموده ، و باغهایی وسیع و باصفا تاءسیس كرده ، ماشینهای گوناگون آخرین سیستم در اختیار دارد، و هر روز یكی از آنها را سوار می شود، خدمتگزاران و رانندگان گرداگردش ایستاده و همه مهیای اطاعت اوامرش هستند. بر اثر این ثروت بی شمار، هیئت حاكمه و عموم مردم در مقابلش سر تعظیم فرود می آورند. اگر تمنای درونیش مربوط به شئون معنوی و امور اخروی باشد، بدون تردید خود را از اولیای بزرگ الهی به حساب می آورد، خویشتن را عنصری شرافتمند و بهشتی می پندارند، به خود حق می دهد كه در قیامت از میلیونها مردم شفاعت نماید، و با این توهمات غیر واقعی دلخوش و شادمان است . این تمنیات باطل او را از واقع نگری باز می دارد، سرگرم اوهام و تخیلاتش می نماید، و بینش معنوی را از وی سلب می كند.

نابینایی بصیرت 

عن علی علیه السلام قال : الامانی تعمی عیون البصائر. (439)

علی (ع ) فرموده : تمنیات و آرزوهای دراز ناشدنی ، چشم دل را نابینا می نماید.

فكر نمودن در عظمت باری تعالی 

كسی كه اسیر دام تمنیات نفسانی و القائات شیطانی گردیده و از نظر دنیوی یا اخروی به مسیرباطل گراییده است ، برای اینكه از آن بند رهایی یابد و مسیر باطل را ترك گوید باید از ذات قدس الهی یاد نماید، به قدر فهم خود در عظمت عوالمی كه آفریدگار توانا خلق كرده فكر كند تا به حقارت و ناچیزی خود پی ببرد و خویشتن را از بندهای تخیلات و تمنیات باطل آزاد سازد. در دنیای پیشرفته امروز به هر نسبت كه سطح دانش بشر گسترش می یابد و به اسرار خلقت بیشتر واقف می شود، به همان نسبت عظمت جهان آفرینش ، مشهودتر. می گردد و خضوع انسانهای عالم در مقابل آفریدگار توانا افزایش می یابد. اولیای گرامی اسلام پیروان خود را از تفكر در ذات اقدس الهی برحذر داشته اند زیرا چنین تفكری از ناحیه مخلوق ناتوان ، نسبت به خالق توانا به جایی نمی رسد و نتیجه بخش نیست . اما توصیه نموده اند كه در عظمت آفرینش و خلقت خداوند فكر كنند.

عن ابیجعفر علیه السلام قال : ایاكم و التفكر فی الله و لكن اذا اردتم ان تنظروا الی عظمته فانظروا الی عظیم خلقه . (440)

امام باقر (ع ) فرمود: بپرهیزید از تفكر در ذات مقدس خداوند ولی اگر ارداه كردید كه عظمت او را بنگرید با دقت به عظمت خلقت او نظر افكنید.

كسی كه در باطن اسیر القائات شیطانی و تمنیات نفسانی خود گردیده و تصور می كند كه در قیامت انسانی است بهشتی و در صف اولیای الهی قرار دارد برای نجات خود از این پندار غیر واقعی باید در آیه شریفه مالك یوم الدین (441) و دیگر آیاتی كه معرف حاكمیت مبین عظمت ذات اقدس الهی در عرصه قیامت است دقت كند و بدین وسیله خود را از آن قید و بندهای موهوم آزاد می سازد. خلاصه به مدلول كلام امام سجاد (ع ) راه نجات از القائات شیطانی و تمنیات باطل ، خواه دنیوی باشد یا اخروی ، استمداد از عظمت خداوند است ، و باید اندیشه و افكارمان را به بزرگی ذات اقدس او معطوف داریم .

اعمال گمان 

دومین القای شیطانی كه در این قسمت از دعای شریف مكارم الاخلاق آمده ، تظنی است . امام (ع ) از پیشگاه باری تعالی درخواست می كند كه تفكر در قدرت لایزال خود را در ضمیر ما جایگزین تظنی فرماید و بدین وسیله از القائات شیطانی مصون و محفوظمان دارد. تظنی در لغت به معنای اعمال نمودن گمان است . برای آنكه معنای اعمال ظن روشن شود، لازم است قبلا به اختصار درباره اصل ظن و خصوصیات آن و همچنین چند جمله ای درباره وظایفی كه اولیای اسلام در امر حسن ظن و سوءظن برای پیروان خود بیان نموده اند توضیح داده شود. مردم درباره حسن ظن یا سوء ظن با یكدیگر متفاوت اند، بعضی بدون محاسبه و سنجش ، گفتار و رفتار دیگران را با سوء نظر می نگرند. این گروه از جهت اخلاقی بیمارند و ارزشی ندارند، باید خویشتن را درمان كنند و از این حالت ناپسند رهایی یابند. بعضی از مردم ، افراد شایسته و صالح اند، اگر در موردی بدگمان شوند بر اثر مشاهده قراین و امارات عقلانی است ، البته گمان بد این قبیل افراد در شرع مقدس ، شایان ملاحظه تلقی شده و نباید موجبات بدگمانی آنان را فراهم آورد.

پرهیز از گمان اهل ایمان 

فی الحدیث : اتقوا ظنون المؤ منین فان الله جعل الحق علی السنتهم . (442)

در حدیث آمده : از گمان مؤ منین اجتناب نمایید كه خداوند، حق را در زبان آنان قرار داده است .

اولین وظیفه یك فرد مسلمان نسبت به برادر دینیش این است كه عمل و گفته او را به بهترین وجه صحیح و ممكن حمل نماید و گفتار و رفتارش را از دیدگاه پاكی و درستی بنگرد.

قال امیر المؤ منین علیه السلام : ضع امر اخیك علی احسنه حتی یاءتیك ما یغلبك منه و لا تظنن بكلمة خرجت من اخیك سوءا و انت تجد لها فی الخیر محملا. (443)

خودداری از گمان بد 

امیرالمؤ منین (ع ) فرموده : كار برادر دینیت را به بهترین وجه ممكن قرار ده مگر آنكه وضع به گونه ای شود كه حمل به صحت ناممكن گردد. همچنین به سخنی كه برادرت گفته گمان بد مبر با آنكه می توانی برای آن كلام محمل خوب و شایسته ای بیابی .

وظیفه دیگری كه پیشوایان دین به مؤ منین تذكر داده اند این است كه برای مصون ماندن از گمان بد مردم ، باید مراقبت كنند كه با افراد ناصالح و بدنام رفیق نشوند و با آنان رفت و آمد ننمایند، چه آنكه همنشین انسان در جامعه ، معرف هویت و شخصیت اوست ، و همچنین توصیه نموده اند كه خویشتن را در معرض تهمت قرار ندهید و در جایی كه بدنام خواهید شد نروید كه نه تنها همنشین بد مایه بدنامی است بلكه محیط فاسد نیز سوء ظن و بدگمانی به بار می آورد. حضرت عبدالعظیم الحسنی از امام جواد (ع ) حدیث نموده كه علی (ع ) فرمود: مجالسة الاشرار تورث سوء الظن بالاخیار. (444)

عوامل ایجاد گمان بد 

همنشینی با اشرار و بدان ، موجب بدگمانی اخیار و خوبان می گردد.

عن علی علیه السلام قال : من عرض نفسه للتهمة فلا یلومن من اساء به الظن . . (445)

علی (ع ) فرموده : شخصی كه خویشتن را در معرض تهمت قرار می دهد ملامت نكند كسی را كه به وی گمان بد برده است . سوء ظن در مواردی بدون اراده و اختیار پدید می آید و آدمی در ضمیر خود نسبت به شخص یا اشخاص بدگمان می شود و این امر غیر اختیاری ، مشمول قلم تكلیف نیست و مجازات ندارد. اما اگر در مقام تجسس و تحقیق برآید و بخواهد به راز كسی كه مورد سوء ظن قرار گرفته پی ببرد به عمل اختیاری ناروا دست زده و استحقاق موآخذه و كیفر دارد و این اولین مرحله تظنی است و اعمال گمان بدی است كه در كلام امام سجاد (ع ) آمده و آن را از القائات شیطانی خوانده است .

بدگمانی و تجسس 

اولیای گرامی اسلام برای آنكه پیروان خود را در زمینه بدگمانی ، از گناه محافظت نمایند تاءكید نموده اند كه در مورد سوء ظن تحقیق و تجسس ننمایید.

عن النبی صلی الله علیه و آله قال : ثلاث فی المؤ من لا یستحسن و له منهن مخرج : فمخرجه من سوء الظن الا یحققه . (446)

رسول اكرم (ص ) فرموده : سه امر است كه برای مؤ من پسندیده و ممدوح نیست و برای نجات از آنها راه خروج ندارد و راه بیرون رفتن از بدگمانی این است كه تحقیق و تفحص ننماید.

برای جلوگیری از تظنن و اعمال بدگمانی نسبت به مردم ، فكر كردن در قدرت لایزال الهی است . كسی كه به دیگری گمان بد برده و می خواهد از راه تجسس و تحقیق ، گمان بد خود را اثبات كند و آبروی شخص مورد سوء ظن را در جامعه از بین ببرد اگر در قدرت خداوند فكر كند و متوجه شود كه خالق توانا می تواند تمام پرده های او را بدرد، اسرارش را فاش كند و در دنیا و آخرت مفتضحش نماید از تصمیم خود منصرف می شود و از پرده دری شخص مورد سوء ظن خودداری می نماید.

خوف از خدا و كف نفس 

عن ابیعبدالله علیه السلام قال : من علم ان الله یراه و یسمع ما یقول و یعلم ما یعمله من خیر او شر فیحجزه ذلك عن القبیح من الاعمال فذلك الذی خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی . . (447)

امام صادق (ع ) فرموده : كسی كه بداند خداوند او را می بیند، گفته هایش را می شنود، و از كارهای خوب و بدی كه انجام می دهد آگاه است و این عقیده ایمانی مانع كارهای بدش می شود، او مصداق آیه شریفه قرآن است ، از مقام خداوند خوف دارد و نفس خویش را از اعمال هوی و تمنیات ناروا باز می دارد.

آنچه مذكور افتاد، مدلول قسمت دوم كلام امام سجاد (ع ) در موضوع سخنرانی امروز است . در واقع ، امام درباره تظنی و فكر در قدرت آفریدگار به پیشگاه خدا عرض می كند:

اللهم اجعل ما یلقی الشیطان فی روعی من التظنی تفكرا فی قدرتك .

بارالها! آنچه را كه شیطان از تظنی و اعمال بدگمانی نسبت به مردم ، در دل من القا می كند بر من منت بگذار و تفكر در قدرتت را جایگزین آن فرما.

سومین امری كه در این قطعه از دعای شریف مكارم الاخلاق آمده و امام سجاد (ع ) آن را از القائات شیطانی خوانده حسد است . حسد از جمله خلقیات بسیار مذموم و ناپسند است و اولیای دین ، مسلمانان را اكیدا از آن برحذر داشته اند .در بعضی روایات خاطرنشان گردیده كه حسد می تواند ایمان شخص مؤ من را كه سرمایه سعادت دنیوی و اخروی اوست نابود نماید.

عن ابیجعفر علیه السلام قال : ان الحسد لیاءكل الایمان كما تاءكل النار الحطب (448)

امام باقر (ع ) فرموده : بی گمان ، حسد ایمان را می خورد همان طور كه آتش هیزم را.

معنای حسد 

حسد عبارت از این است كه انسانی نسبت به انسان دیگر بدخواه باشد از این جهت كه خداوند به وی نعمتی عطا فرموده و او از عطیه الهی رنج می برد و در دل تمنا دارد موجباتی فراهم آید تا نعمت از صاحب نعمت سلب گردد و آن قدر به تمنای خویش علاقه مند است كه از میان رفتن نعمت صاحب نعمت را برای خویشتن نعمت می داند.

عن علی علیه السلام قال : الحاسد یری ان زوال النعمة عمن یحسده نعمة علیه . (449)

علی (ع ) فرموده : حسود از نعمتی كه محسود در اختیار دارد آنقدر ناراحت است كه زوال نعمت او را برای خود نعمتی به حساب می آورد.

حسود در موقعی دشمن نعمت است نه دشمن صاحب نعمت . او از خداوند و تقسیم عطیه اش ناراضی و خشمگین است ، نه از شخص محسود منهای نعمت . بدون تردید این طرز تفكر جسورانه اسائه ادب و بی احترامی به مقام شامخ آفریدگار حكیم است .

عن زكریا علیه السلام قال : قال الله تعالی : و الحاسد عدوا لنعمی متسخظ لقضائی غیر راض لقسمتی التی قسمت بین عبادی . . (450)

از حضرت زكریا (ع ) است كه خداوند فرموده : حسود به نعمت من دشمن است ، از قضای من خشمگین است ، و از تقسیمی كه من بین بندگانم نموده ام ناراضی است .

حسود بر اثر افكار نامتعادل خود، نظام حكیمانه جهان را با بدبینی می نگرد، از نعمتی كه صاحب نعمت در اختیار دارد رنج می برد و همواره دردمند و معذب است . جالب آنكه حسود با نارضایی درونی خویش نمی تواند نعمت صاحب نعمت را از میان ببرد ولی می تواند با سخنان بی جا و حركات ناموزون خود كه در پاره ای از مواقع به طور ناآگاه مرتكب می شود و منشاء آن حسد درونی اوست ، خویشتن را رسوا و مفتضح نماید.

دو خصلت مذموم 

عن ابیعبدالله علیه السلام قال : لما هبط نوح من السفینة اتاه ابلیس فقال : ما فی الارض رجل اعظم منه علی منك . دعوت الله علی هولاء الفساق فارحتنی منهم الا اعلمك خصلتین ؟ ایاك و الحسد فهو الذی فعل بی و ایاك و الحرص فهو الذی فعل بادم . (451)

امام صادق (ع ) فرمود: وقتی نوح از كشتی پیاده شد شیطان نزد او آمد و گفت : در زمین مردی عظیمتر از تو نزد من نیست . درباره این گناهكاران نفرین كردی و مرا از آنان راحت نمودی . آیا دو خصلت را به تو نیاموزم ؟ بپرهیز از حسد كه آن خلق بد، مرا به این روز انداخت و بپرهیز از حرص كه با آدم آنچنان عمل نمود.

امام زین العابدین (ع ) در سومین قسمت این قطعه از دعای شریف مكارم الاخلاق موضوع بحث سخنرانی امروز از حسد نام برده و آن را از القائات شیطانی خوانده است . برای آنكه از عوارض زیانبار و خطرات ناشی از آن مصون بماند از پیشگاه خداوند می خواهد آن حسد را به گونه ای قرار ده كه در راه برانداختن دشمن خودت به كار برده شود، در واقع می توان عبارت امام سجاد را در قسمت آخر دعا به این صورت ذكر كرد:

اللهم اجعل ما یلقی الشیطان فی روعی من الحسد تدبیرا علی عدوك .

تمنای سلب نعمت از دشمن خدا 

بارالها! تدبیر و مال اندیشی به زیان دشمن خودت را جایگزین حسدی قرار ده كه شیطان در ضمیرم القا نموده است .

نتیجه آنكه شخص با ایمان موظف است دل را از حسد پاك نگاه دارد، بدخواه مردم نباشد، و خویشتن را به این خلق ناپسند آلوده ننماید. اگر به فرض چنین حالتی در كسی پدید آمد و دلش به اندیشه زوال نعمت صاحب نعمت گرایش یافت آن تمنا را متوجه دشمنان خداوند نماید. تدبیری بیندیشد، نقشه ای طرح كند تا در عرصه جنگ یا در محیط عادی از ابوجهل صفتان و دشمنان پابرجای دین خدا، كه بدبختانه در هر عصر و زمان بوده و هستند سلب نعمت شود و آنان نتوانند به آیین الهی آسیب برسانند و سد راه حق و حقیقت شوند، و چون این تمنا منزه از پلیدی و بدخواهی است به حساب اخلاق مذموم نمی آید بلكه شایسته پاداش الهی است زیرا هدفش اعلای حق است ، اگر نتوانست تمنای درونی خود را در زوال نعمت متوجه دشمنان خدا نماید و همچنان در اندیشه بدخواهی برادران خود بود باید بداند كه در پرتگاه سقوط قرار گرفته و لازم است همواره متوجه باشد كه بدخواهیش از حد اندیشه تجاوز نكند و كوچكترین رنگ عمل به خود نگیرد زیرا حسد تا وقتی كه در ضمیر حسود زندانی است ، مجازات ندارد اما اگر به فكر افتاد كه برای سلب نعمت از محسود اقدام عملی نماید، مورد تعدی و تجاوزش قرار دهد، و به مال و جان وی آسیب برساند، باید بداند هر قدمی كه در این مسیر بر می دارد راه تباهی و فساد را می پیماید و این مطلب ضمن روایات بسیاری از رسول اكرم (ص ) و ائمه معصومین علیهم السلام آمده است :

راه نجات از سه اندیشه مذموم 

قالوا یا رسول الله ! لا یسلم احد منا من الطیرة و الحسد و الظن فما نصنع ؟ قال : اذا تطیرت فامض و اذا حسدت فلا تبغ و اذا ظننت فلا تتحق . (452)

عرض كردند یا رسول الله ! هیچ یك از ما فال بد و حسد و گمان بد سالم نیستیم ، چه كنیم كه از عوارض بد آنها مصون بمانیم ؟ فرمود: وقتی مورد فال بد قرار گرفتی به راه خودت ادامه بده ، وقتی حسد بردی به تعدی و ستم دست مزن ، و وقتی گمان بد بردی تحقیق و تجسس منما.